ترجمه و تلخیص: پریا نقی زاده
در دنیایی که در آن گزارشهای روزانهای از خشونت میشنویم، که اغلب آنها معطوف به گروههای نژادی، قومی و ملی خاصی هستند، من موضوعی انتخاب کردهام دربارۀ اینکه چطور احساس مورد نفرت قرار گرفتن بر رشد تأثیر میگذارد.
به فرزندان خود که بهطور مشخصی «رنگینپوست» هستند، چه بگوییم؟ چطور به آنها توضیح دهیم که کسانی وجود دارند که بر اساس سطحیترین ویژگیها به آنها واکنش نشان خواهند داد؟ ویژگیهایی مثل رنگِ پوست، مو، شکل یا نوع بدن یا حتی اسم. چطور احساسی از غرور، امنیت و اعتماد را در آنها ایجاد کنیم آن هم در دنیایی که مدام این پیام را میدهد که باید بترسیم، محتاط باشیم و نسبت به خودمان تردید داشته باشیم؟ برای صحبت با فرزندان خود در باب این مسائل ـ یا والدینی که به ما مراجعه میکنندـ لازم است به این سؤال بپردازیم که چرا انسانها نفرت میورزند؟
زمانی که کودک برای مدتی طولانی در معرض عدم لذت باشد، ممکن است نفرت را احساس کند. حالات مختلف آن ممکن است شامل این موارد باشد: شرایط دشوار زندگی، سوءاستفاده، والدین افسرده، بیماری جسمی جدی یا مداخلۀ ناگهانی پزشکی و شرایط زندگی استرسزای بیشمار دیگر.
در دوران اولیۀ کودکی، مراقبین مترجمین دنیای بیرونی هستند. همزمان با رشد کودک، توانایی درک دنیای بیرونی به شکلی مستقل، بیشتروبیشتر میشود. همانطور که این توانایی بیشتر میشود، ظرفیت کودک برای احساس نفرت و تعصبِ برآمده از دنیای بیرونی افزایش مییابد و اثر آن بر کودکِ درحال رشد مطابق با ساختارهای عصبی- شناختیِ درحال نمو، بلوغ عاطفی و آگاهی اجتماعی تغییر میکند. همزمان با اینکه کودک به شکل خودگردان در مورد دنیای بیرونی بیشتر میفهمد، تأثیر بالقوۀ آن هم بیشتر میشود.
آیا ما به عنوان مترجمین دنیای خردسالان و نوجوانان، از آنچه آنها قادر به درک آن هستند، آگاه هستیم؟ میدانیم که چه توضیحات و رفتارهایی فضا و وقایع مربوط به نفرت و تعصب را برای آنها قابل هضم میکند و کدام موارد باعث آشفتگی بیشتر آنها میشود؟
منبع:
Levy-Warren, M. H. (2017). Growing Up With Hatred: A Psychoanalytic Developmental Perspective. Journal of Infant, Child, and Adolescent Psychotherapy, 16(3), 209-218.