هيسترى، گسست و درمان: تجديد نظر در مورد امی فون ان

ترجمه و تلخیص: دکتر گلنوش شهباز

همیشه گفته شده “یک هیستریک” کسی است که در تمام زندگی در حال تظاهر کردن به این بوده، که واقعا کیست؟! بهترین توصیف تشخیصی از هیستریا این است :هیستریا همانند آبی است بدون لیوان و ظرف.

○ آنان که به نوعی عاجزان روابط بین فردی هستند، همیشه آماده اند تا حس هایشان را که توسط دیگران «واقعی» ادراک نمی‌شود، دراماتایز کنند. از این سو هیستریا چه مرد چه زن نه تنها از فراموشی رنج می‌برند (بروئر و فروید، 1893-1895 صفحۀ 7) بلکه از ناتواییِ جانسوز و دلخراش در متقاعد کردن دیگران به اینکه تجربهٔ ذهنی‌شان اصیل و واقعی است، رنج می برند. در همین راستا لینگ (1962) می گوید هیستریا همیشه درگیر نشان دادن اصیل بودن رفتارش است. او می گوید:” اگرچه دیگران معمولاً از فقدان خلوص و اصالت فرد هیستریک شکایت می کنند اما در واقع وجه مشخصهٔ هیستریا این است که اعمالش می بایستی غیرواقعی و همین طور نمایشی باشد و به طورکلی یک هیستریک کسی است که غیرواقعی احساس می شود”

این مسئله که تقابل بین واقعیت ذهنی بیمار و درمانگر همیشه در قلب روانکاوی بالینی جای دارد نکتۀ مهمی است که هیچ‌گاه به شکل ناب در «مطالعاتی بر هیستریا» توصیف نشده است. نویسنده در این مقاله به بررسی مجدد کیس امی فون ان و اولین تلاش های فروید برای درمانش، از نقطه نظر حالات مختلف هوشیاری – خود فرد و همین طور گسست پرداخته است.

امی فون ان، با نام واقعی فانی موزر، یکی از بیماران هیستریک تاریخ روانکاوی، بیوۀ یک تاجر سویسیِ ثروتمند بود. (آلنبرگر، 1977) زنی که گرفتار زمان، مکان و نقش اجتماعی‌اش شده بود زیرا هویتش بوسیلۀ قدرت مردان تعریف شده بود: در زندگی واقعی هویتی که با بیوگی و آنچه خانوادۀ همسرش درباره اش می گفتند و از طرفی دیگر هویتی که مقام بیماری و نام مستعاری که فروید برایش برگزیده بود، بر او رقم زده بود.

به قول فریدمن(1994) مهمترین درسی که رواندرمانی به ما می‌دهد همان اکتشاف فروید است که بیان داشته است: “که اگر شما بیمارتان را دعوت کنید که آنچه را که می خواهد انجام دهد، هیچ گاه با شکست مواجه نخواهید شد”. زمانی که امی از فروید خواست بیان مکرر اینکه این یا آن از کجا آمده و علتش چیست را متوقف کند و با مطرح کردن پی در پی علت علائم، او را ذله نکند و بگذارد او هرآنچه که باید و دوست دارد را بگوید؛ فروید تن به خواستۀ بیمارش داد و این قانون امی را “بیمار هر چه که می خواهد را بگوید” به عنوان قانوان بنیادین خود در روانکاوی قرار داد. (صفحه 7-8) .

○اما مشکلی که روانکاوی از آن زمان تاکنون با آن مواجه شده این است که اگرچه حق با امی بود و هوش و ذکاوت فروید بود که این اعتراض را به رسمیت شناخت و آن را قانون بنیادین روانکاوی گذاشت، اما ذهن انسان آنگونه که باید نتوانست بفهمد که چرا قانون بنیادین روانکاوی مفید است؛ زیرا نکته بسیار مهمی که فروید از آن غافل شد این بود: که درسی که امی به همۀ ما درمانگران داد راجع به “رابطۀ تحلیلی” بود نه درسی راجع به تکنیک روانکاوانه.

گیر افتادن فروید در تکنیک، مهمترین سوءتفاهمى بود که به گفته برومبرگ، تکامل روانکاوی را به طرز شگرفی هم از نظر مفهمومی و هم از نظر بالینی تحت تاثیر قرار داد و به نوعی سرعتش را نیز کاهش داد. آنچه بیش از پیش در این مهم موثر بود رها کردن تئوری تروما، رد کردن مفاهیم تغییرات در هوشیاری و مفهموم گسست بروئر توسط فروید بود که بیش از پیش مسیر روانکاوی را برای قرن های بعد تغییر داد و منجر به تاکید تک بعدی، ضد ژانه و یک جانبه از مفهوم سرکوبی به قیمت از دست دادن مفهوم گسست در روانکاوی شد. به دنبال همین اتفاق نیز بخش زیادی از بیماران که اساس پاتولوژیشان بر گسست بنا شده بود، از میدان خارج شدند.

○برومبرگ مکرراً در این مقاله تاکید کرده که ناتوانی فروید در درمان امی، در نتیجۀ تلاش های بی وقفۀ فروید در درمان علایم او به عنوان تکه‌هایی پاتولوژیک از گذشته اش بوده که می‌بایستی حذف می‌شدند. در واقع شکستِ فروید نادیده گرفتن اهمیت این علائم در بافت اینجا و اکنون رابطه شان (فروید و امی) با یکدیگر بود.

برای درک چرایی این موضوع که فروید بیان داشته : “درمان امی خیلی به طول نیانجامید” می بایستی بپذیریم که بیمارانی همانند امی، از طریق آنچه در گذشته به آنها روا داشته شده و برایشان اتفاق افتاده درمان نمی شوند ، بلکه ما در درمان آنها مکرراً به این نکته کلیدی و مهم پرداخته و روی این کار می کنیم: که آنچه آنها هم اکنون در اتاق درمان و بیرون از درمان با خودشان و دیگری تکرار می کنند مشخصاً بدین منظور است تا با آنچه در گذشته بر آنها روا داشته شده و برایشان اتفاق افتاده کنار بیایند.

 

Reference: Bromberg, P.M. (1996). Hysteria, Dissociation and Cure: Emmy von N Revisterd. Psychoanalytic Dialogue. 6(1): 55-71

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *